فراخ کرد

لغت نامه دهخدا

فراخ کرد. [ ف َ ک َ ] ( ص مرکب ) فراخ کرت. رجوع به فراخ کرت شود.

فرهنگ فارسی

فراخ کرت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال ای چینگ فال ای چینگ فال قهوه فال قهوه فال عشقی فال عشقی