عجوه

لغت نامه دهخدا

( عجوة ) عجوة. [ ع َج ْ وَ ] ( ع مص ) به دیردادن مادر شیر بچه را. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب )( آنندراج ). || خرمای پر و درون چسفیده به حجاز. ( منتهی الارب ). || خرمائی است نیکو به مدینه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).
عجوة. [ ع ُج ْ وَ ] ( ع اِ ) شیری که طفل یتیم راخورانند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

شیریکه طفل یتیم را خورانند

دانشنامه عمومی

عجوه (سرده). عجوه ( نام علمی: Halothamnus ) نام یک سرده از تیره تاج خروسیان است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم