طشت زر

لغت نامه دهخدا

طشت زر. [ طَ ت ِ زَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) معروف است که طشت طلا و لگن طلا باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). || کنایه از آفتاب عالمتاب هم هست. ( برهان ) ( رشیدی ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). || جام طلا را نیز گویند. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( طشت زر ) معروف است که طشت طلا و لگن طلا باشد . یا کنایه از آفتاب عالمتاب هم هست .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم