طال بقا

لغت نامه دهخدا

طال بقا. [ ل َ ب َ ] ( از ع ، جمله فعلیه دعایی ، اِ مرکب ) جمله دعائی مأخوذ از جمله عربی «طال بقائه ». یعنی زندگانی او دراز باد یا جاودان باد. و فارسی زبانان هاء ضمیر آن را حذف کنند و طال بقا گویند و آن را در درود گفتن و آفرین خواندن و ثناگوئی به کار برند : و در ضیافت دولت طفیلیان مملکت را مرحبائی و طال بقائی شنوانیده آید. ( سندبادنامه ص 35 ).
تا نیاید وحی ز او غرّه مباش
تو بدان گلگونه ٔطال بقاش.مولوی.ثنا و طال بقا هیچ فایده نکند
که در مواجهه گویند راکب و راجل.سعدی.

فرهنگ فارسی

ماخوذ از جمله عربی [ طال بقائه ] یعنی زندگانی او دراز باد یا جاویدان باد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال فرشتگان فال فرشتگان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اعداد فال اعداد