صورت بند

لغت نامه دهخدا

صورت بند. [ رَ ب َ ] ( نف مرکب ) مصوِّر. نقاش :
منظری بود بسی کشیده بلند
چشم بند هزار صورت بند.میرخسرو ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

نقش بند، مصور، نقاش.

فرهنگ فارسی

( صفت ) مصور نقاش .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم