شب خوان

لغت نامه دهخدا

شب خوان. [ ش َ خوا / خا ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) شب خواننده. که در شب خواند. که شب آوا و نغمه برآرد. || کسی که شبها بر مناره مناجات کند. ( فرهنگ نظام ). || که در شب طلبد دیگری را. || بلبل را گویند و به عربی عندلیب خوانند. ( برهان ). اسم فارسی عندلیب است. ( از فرهنگ نظام ). بلبل راگویند. ( آنندراج ). بلبل و عندلیب. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

مرغ سحرخوان، بلبل.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال احساس فال احساس استخاره کن استخاره کن فال زندگی فال زندگی