شاقی

لغت نامه دهخدا

شاقی. ( ع اِ ) تندی کوه بیرون جسته دراز که نتوان بدان رسید. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). ج ، شواق و شقیان. || ( ص نسبی ) منسوب به شهر شاقة. رجوع به شاقه شود.
شاقی. [ شاق قی ] ( حامص ) دشواری. سختی. چگونگی شاق. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

دشواری سختی چگونگی شاق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال انبیا فال انبیا فال عشقی فال عشقی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی