سام رزم

لغت نامه دهخدا

سام رزم.[ رَ ] ( ص مرکب ) آنکه چون سام جنگ کند :
جم سیری و سام رزم و دارا بزمی
رستم کرداری و فریدون کاری.فرخی.

فرهنگ فارسی

آنکه چون سام جنگ کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال زندگی فال زندگی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت