رنگ کار

لغت نامه دهخدا

رنگ کار. [ رَ ] ( ص مرکب ) آنکه دیوارها و در و پنجره ها را رنگ کند. نقاش. || مزور. نیرنگ ساز. محیل و چاره ساز :
نگه کردگرسیوز رنگ کار
ز گفت سیاوخش با شهریار.فردوسی.

فرهنگ عمید

۱. کسی که اتومبیل، صنایع چوبی، و امثال آن را رنگ می کند.
۲. (صفت ) [قدیمی، مجاز] حیله گر، مکار، نیرنگ ساز، فریب دهنده: نگه کرد گرسیوز رنگ کار / ز گفت سیاوخش با شهریار (فردوسی۲: ۶۷۱ ).

فرهنگ فارسی

آنکه دیوار ها و در و پنجرهها را رنگ کند مزور نیرنگ ساز
رنگ کننده، کسی که پیشه اش رنگ کردن جایی باشد، حیله گر، مکار، فریبنده، نیرنگ ساز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم