راز پوشیدن

لغت نامه دهخدا

راز پوشیدن. [ دَ ] ( مص مرکب ) نهان داشتن راز. مخفی کردن راز. پوشیدن سرّ :
زن که در عقل با کمال بود
راز پوشیدنش محال بود.امیرخسرو.چون بپوشیم راز کآوردیم
طبل در کوچه و علم بر بام.اوحدی.

فرهنگ فارسی

نهان داشتن راز . مخفی کردن راز . پوشیدن سر .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم