خوش رنگ

لغت نامه دهخدا

خوشرنگ. [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ] ( ص مرکب ) هر چیز که دارای رنگ و رونق نیکو و مطبوعی باشد. ( ناظم الاطباء ) :
نخلستانی است خوب و خوشرنگ
در هم شده همچو بیشه تنگ.نظامی.بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت.حافظ.

فرهنگ عمید

دارای رنگ خوب.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنچه که رنگش نیکو باشد . ۲ - هر چه که دارای ظاهری آراسته و مطبوع باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم