دست افشانی

لغت نامه دهخدا

دست افشانی. [ دَ اَ ] ( حامص مرکب ) رقاصی. رقص کردن. || ترک چیزی دادن.

فرهنگ عمید

رقص و نشاط کردن و دست افشاندن.

فرهنگ فارسی

رقاصی رقص کردن یا ترک چیزی دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال پی ام سی فال پی ام سی