داد یاری

لغت نامه دهخدا

دادیاری. [ دادْ ] ( حامص مرکب ) عمل دادیار. یاری عدالت کردن. || شغل دادیاری یعنی شغل معاونت قضائی مدعی العموم.

فرهنگ فارسی

عمل دادیار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال احساس فال احساس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت