خرده گیری

لغت نامه دهخدا

خرده گیری. [ خ ُ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) اعتراض. ( یادداشت بخط مؤلف ). || نقد. انتقاد. ( یادداشت بخط مؤلف ). عمل خرده گیر.

فرهنگ عمید

عیب جویی، انتقاد.

فرهنگ فارسی

عمل خرده گیر عیب جویی ایراد گیری نکته گیری انتقاد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم