راست بر. [ ب َ ] ( نف مرکب ) براستی برنده. که براستی هدایت کند. که بصداقت و درستی رهبر شود : سپهبد ز ملاح فرخنده رای بپرسید کای راست بر رهنمای.( اسدی گرشاسبنامه ).|| ( ص مرکب ، اِ مرکب ) شکل هندسی که اضلاع مساوی موازی قائم الزاوایه دارد. در اصطلاح امروزی همچون بجای مربع مستطیل بکار میرود. همچون راست پهلو. || که بَرِ آن مستقیم است. مقابل بر منحنی که بر استقامت نیست.
فرهنگ عمید
۱. آن که دیگری را به راستی و درستی راهنمایی می کند: سپهبد ز ملاح فرزانه رای / بپرسید کای راست برْ رهنمای (اسدی: ۱۶۷ ). ۲. (اسم ) (هندسه ) شکلی هندسی با اضلاع مساوی و موازی، راست پهلو، مربع مستطیل.
فرهنگ فارسی
به راستی برنده که به راستی هدایت کند . درهندسه اضلاع مساوی وموازی داشته باشد، راست