ثناگستر

لغت نامه دهخدا

ثناگستر. [ ث َ گ ُ ت َ ] ( نف مرکب ) مدح گستر. مدّاح :
گمان برم که من اندر زمین همان شجرم
شجر که دید ثناگستر و ستایش گر.فرخی.آن ثناگستر منم کاندر همه گیتی بحق
عزّ و ناز از مدحهای شاه حق گستر گرفت.مسعودسعد.

فرهنگ عمید

مداح، ستایشگر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم