صادق الوعد

لغت نامه دهخدا

صادق الوعد. [ دِ قُل ْ وَ ] ( ع ص مرکب ) راست نوید. خوش قول :
خواهی که چو صبح صادق الوعد شوی
خورشیدصفت با همه کس یکرو باش.( منسوب به بایزید بسطامی ).|| ( اِخ )نامی از نامهای خدای تعالی.
صادق الوعد. [ دِ قُل ْ وَ ] ( اِخ ) لقب اسماعیل پیغمبر : و اذکر فی الکتاب اسماعیل انه کان صادق الوعد و کان رسولاً نبیاً. ( قرآن 54/19 ).

فرهنگ عمید

آن که به وعدۀ خود وفا کند.

فرهنگ فارسی

عنوان اسماعیل ۴ بن ابراهیم ۴ توضیح ماخوذ از آیه [ و اذکر فی الکتاب اسمعیل انه کان صادق الوعد و کان رسولا نبیا.] ( سوره مریم آیه ۵۵ ).
۱- آنکه ببوعده خود وفا کند
راست نوید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال سنجش فال سنجش فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ورق فال ورق