صاحب سماع

لغت نامه دهخدا

صاحب سماع. [ ح ِ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) سماع دارنده. سماع کننده :
حمل بی صبری مکن بر گریه صاحب سماع
اهل دل داند که تا زخمی نخورد آهی نکرد.سعدی.رجوع به سماع شود.

فرهنگ فارسی

سماع دارنده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم