زاران

لغت نامه دهخدا

زاران. ( نف ) نالان. گریه کنان. زاری کنان. || ( اِ ) ج ِ زار. رجوع به زار شود.

فرهنگ عمید

زاری کنان، گریه کنان، نالان.

فرهنگ فارسی

گریه کنان زاری کنان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم