زاران

لغت نامه دهخدا

زاران. ( نف ) نالان. گریه کنان. زاری کنان. || ( اِ ) ج ِ زار. رجوع به زار شود.

فرهنگ عمید

زاری کنان، گریه کنان، نالان.

فرهنگ فارسی

گریه کنان زاری کنان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تخمین زمان فال تخمین زمان استخاره کن استخاره کن