عاقبت اندیش

لغت نامه دهخدا

عاقبت اندیش. [ ق ِ ب َ اَ ] ( نف مرکب ) دوراندیش. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آخربین. مآل اندیش. آنکه از آغاز، پایان کار را نگرد :
بباید عاقبت اندیش بودن
برون از خویش و هم با خویش بودن.ناصرخسرو.عاقبت اندیش ترین کودکی
دشمن او بود در ایشان یکی.نظامی.

فرهنگ عمید

آن که دربارۀ عاقبت امور می اندیشد، دوراندیش.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که درباره عاقبت امور بیشتر فکر کند مال اندیش آخر بینی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم