خار زدن

لغت نامه دهخدا

خار زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) فروبردن چیزی نوک تیز در تن یا جای دیگر. نخس. ( بحر الجواهر ). نخس معنیش قریب بمعنی دَخز است جز آنکه حالتی است که در آن چوب و انگشت بکار رود. ( بحر الجواهر ).

فرهنگ فارسی

فرو بردن چیزی نوک تیز در تن یا جای دیگر نخس نخس معنیش قریب بمعنی دخز است جز آنکه حالتی است که در آن چوب و انگشت بکار رود .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم