جادوخیز

لغت نامه دهخدا

جادوخیز. ( نف مرکب ) کسی یا چیزی که جادو را برانگیزد. جادوگر :
آهوی تاتار را سازد اسیر
چشم جادوخیز و عنبرموی تو.خاقانی.رجوع به جادو شود.

فرهنگ عمید

=جادوگر

فرهنگ فارسی

( صفت ) جادوگر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم