باحه

لغت نامه دهخدا

( باحة ) باحة. [ ح َ ] ( ع اِ ) میانه دریا و معظم آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ج ، بوح. میان سرای. ( مهذب الاسماء ).
- باحةالطریق ؛ وسط راه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). میان راه. || نخلستان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. میانۀ دریا و معظم آن.
۲. میان سرا.
۳. میان راه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت