تفاسخ

لغت نامه دهخدا

تفاسخ. [ ت َ س ُ ] ( ع مص ) از دو طرف شکستن عهدی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). موافقت دو طرف در فسخ عقدی. ( از اقرب الموارد ). || تناقض گفتار: تفاسخ الاقاویل ؛ تناقضت. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ سُ ) [ ع . ] (مص ل . ) با یکدیگر در فسخ معامله هم رأی شدن .

فرهنگ فارسی

( مدصر ) انتقال نفس بجسم نباتی

ویکی واژه

با یکدیگر در فسخ معامله هم رأی شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال شمع فال شمع فال ارمنی فال ارمنی فال تخمین زمان فال تخمین زمان