تراویده

لغت نامه دهخدا

تراویده. [ ت َ دَ / دِ ] ( ن مف / نف ) چکیده. تراوش کرده : جمةالسفینه ؛ جایی از کشتی که آب تراویده درزها در آن جمع شود. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

چکیده تراوش کرده

فرهنگستان زبان و ادب

{permeate} [شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] شاره ای که در فرایند صافش غشایی، از غشا خارج می شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال کارت فال کارت فال آرزو فال آرزو فال فنجان فال فنجان