خشودن

لغت نامه دهخدا

خشودن. [ خ ُ دَ ] ( مص ) پیراستن و شاخهای زیادتی درخت را بریدن. ( از برهان قاطع ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). تمرید؛ خشودن و برگ دور کردن از درخت. خضد؛ خشودن خار درخت را و بریدن. قلف ؛ خشودن. ( منتهی الارب ). || مجازاً تنریه کردن و تبرئه کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

(خُ یا خَ دَ ) (مص م . ) بریدن شاخه های زیادی درخت .

ویکی واژه

بریدن شاخه‌های زیادی درخت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس استخاره کن استخاره کن فال عشق فال عشق