لغت نامه دهخدا
- تمهید عذر ؛ آوردن عذر. اظهار عذر. ساختن عذر. ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
مرا اندازه تمهید عذر آن کجا باشد
ولیکن چون کنم لنگی همی پوشم برهواری.انوری.|| عذر نیوشیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). قبول کردن عذر. ( از اقرب الموارد ).