لغت نامه دهخدا
تصادف. [ ت َ دُ ] ( ع مص ) مقابل و روبرو شدن بدون قصد. ( فرهنگ نظام ). بازخوردن. برخوردن. برخورد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). تقابل. ( اقرب الموارد ). || ( اِمص ) سانحه. حادثه. ج، تصادفات. || در تداول امروز مرگ یا جراحت ناشی از واژگون شدن یا بهم خوردن وسایطنقلیه تندرو مانند هواپیما، اتومبیل و جز اینها.