دردو

لغت نامه دهخدا

دردو. [ دِ دَ / دُ ] ( ص ) در تداول خانگی ، زنی یا دختری سخت بی شرم و ستیزه کار. زنی یا دختری که در حضور بزرگتران از خویش سخن گوید و در هر سخن پیشی جوید. زنی سخت بدخوی و بی شرم. زنی زبان آور و سلیطه. زنی سخت بی شرم در گفتار. دختری بی شرم. بی حیا. کولی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). سیت سماقی. آپاردی. حراف. سر و زبان دار. زرنگ. ناقلا. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).

فرهنگ معین

(دِ دُ ) (ص . ) (عا. ) شوخ چشم ، بی حیا.

فرهنگ فارسی

( صفت ) شوخ چشم بیحیا .

ویکی واژه

(عا.)
شوخ چشم، بی حیا.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال انگلیسی فال انگلیسی فال چوب فال چوب فال اوراکل فال اوراکل