لغت نامه دهخدا
قسمی که مرا نیافریدند
گر سعی کنم میسرم نیست.سعدی.و همگنان در استخلاصش سعی کردند. سعدی ( گلستان ).
چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر
چو روبه چه باشی به وامانده سیر.سعدی. || شتافتن و آن یکی از اعمال حج است که رفتن حجّاج باشد از صفا به مروه چهار بار و بازگشتن از مروه به صفا سه بار با ترتیب خاص :
گفت نی گفتمش چو کردی سعی
از صفا سوی مروه بر تقسیم.ناصرخسرو.رجوع به سعی شود.