لغت نامه دهخدا
خانه نشین. [ ن َ / ن ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) آنکه در خانه نشیند. || معزول. منعزل. بیکار از شغل دولتی. بیکاراز عمل. || منزوی. عزلت گزین :
هرکه چون سایه گشت خانه نشین
تابش ماه و خور کجا یابد.ابن یمین.|| مغضوب.
خانه نشین. [ ن َ / ن ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) آنکه در خانه نشیند. || معزول. منعزل. بیکار از شغل دولتی. بیکاراز عمل. || منزوی. عزلت گزین :
هرکه چون سایه گشت خانه نشین
تابش ماه و خور کجا یابد.ابن یمین.|| مغضوب.
( ~. نِ ) (ص فا. ) منزوی ، گوشه - نشین .
۱. ویژگی کسی که به سبب بیماری یا از دست دادن شغل در خانه به سر می برد.
۲. ساکن خانه.
( صفت ) ۱ - کسی که در خانه نشیند و پی شغلی نرود. ۲ - منزوی گوشه نشین .
مخفف خانه نشین است
خانه نشین (فیلم). خانه نشین ( به انگلیسی: Housesitter ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۲ و به کارگردانی فرانک اوز است. در این فیلم بازیگرانی همچون استیو مارتین، گلدی هان، دینا دلانی، جولی هریس، دونالد موفات، پیتر مک نیکول و کریستوفر دورانگ ایفای نقش کرده اند.