لغت نامه دهخدا
حوضچه. [ ح َ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) حوضی کوچک. حوض خرد.
حوضچه. [ ح َ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) حوضی کوچک. حوض خرد.
(حُ چِ ) [ ع - فا . ] (اِمصغ . ) ۱ - حوض کوچک . ۲ - لگنچه .
حوض کوچک، خانیچه، حوضک.
۱ - حوض کوچک . ۲ - لگنچه .
{chamber} [مهندسی محیط زیست و انرژی] در صنعت آب و فاضلاب، حوض کوچکی که واکنش معینی در آن انجام می شود
{dock} [علوم نظامی] آبگیر مصنوعی بزرگی که امکان آب گیری و تخلیۀ آن همواره وجود دارد و همین امر امکان ورود و خروج شناورهای سنگین را فراهم می کند متـ . حوضچۀ تعمیرات
حوض کوچک.
لگنچه.