حوضچه

لغت نامه دهخدا

حوضچه. [ ح َ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) حوضی کوچک. حوض خرد.

فرهنگ معین

(حُ چِ ) [ ع - فا . ] (اِمصغ . ) ۱ - حوض کوچک . ۲ - لگنچه .

فرهنگ عمید

حوض کوچک، خانیچه، حوضک.

فرهنگ فارسی

۱ - حوض کوچک . ۲ - لگنچه .

فرهنگستان زبان و ادب

{chamber} [مهندسی محیط زیست و انرژی] در صنعت آب و فاضلاب، حوض کوچکی که واکنش معینی در آن انجام می شود
{dock} [علوم نظامی] آبگیر مصنوعی بزرگی که امکان آب گیری و تخلیۀ آن همواره وجود دارد و همین امر امکان ورود و خروج شناورهای سنگین را فراهم می کند متـ . حوضچۀ تعمیرات

ویکی واژه

حوض کوچک.
لگنچه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال زندگی فال زندگی فال انبیا فال انبیا فال آرزو فال آرزو