حاده

لغت نامه دهخدا

( حادة ) حادة. [ حادْ دَ ] ( ع ص ) تأنیث حاد. تند. تیز. || رائحه حادّه ، ای ذکیة؛ بوئی تند. بوئی تیز. || سواره. ( طب ). || مقابل مزمنه. ( در بیماری ) .
- زاویه حادّة ؛ زاویه تنگ تر از قائمة و منفرجة ( هندسه ). رجوع به حادّ و زاویه شود .

فرهنگ عمید

= حاد

فرهنگ فارسی

تند و تیز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم