جوزغند

لغت نامه دهخدا

جوزغند. [ ج َ / جُو غ َ ] ( اِ مرکب ) جوزاغند. گوزآگند. هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جوزاغند و جوزاکند شود.

فرهنگ معین

(غَ ) (اِمر. ) جوزاغند.

فرهنگ عمید

هلو یا شفتالوی خشک کرده که درون آن را با مغز جوز پر کرده باشند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند جوز آگند جوزغند.

ویکی واژه

جوزاغند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال حافظ فال حافظ فال تاروت فال تاروت فال تماس فال تماس