جنباننده

لغت نامه دهخدا

جنباننده. [ جُم ْ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف ) محرک. حرکت دهنده. تکان دهنده : دوم قوت جنباننده که بتأیید او حیوان به جنبد. ( چهارمقاله ).
بی تکلف پیش هر داننده هست
آنکه با جنبنده جنباننده هست.مولوی.

فرهنگ عمید

تکان دهنده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی