جماهیر

لغت نامه دهخدا

جماهیر. [ ج َ ] ( ع اِ ) ج ِ جمهور.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به جمهور شود.

فرهنگ معین

(جَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ جمهور، توده ها.

فرهنگ عمید

=جمهور

فرهنگ فارسی

جمع جمهور

ویکی واژه

جِ جمهور؛ توده‌ها.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال آرزو فال آرزو فال احساس فال احساس