جانورشناس

لغت نامه دهخدا

جانورشناس. [ ن َ / ن ِ / ن ْ وَ ش ِ ] ( نف مرکب ) حیوان شناس. آنکه درباره جانوران تحقیق و تتبع دارد. رجوع به جانورشناسی شود.

فرهنگ عمید

آن که دربارۀ جانوران مطالعه و تحقیق می کند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- حیوان شناس آنکه دربار. جانوران تتبع و تحقیق دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم