لغت نامه دهخدا
ثکل. [ ث َ ] ( ع اِمص ) حُلق. فرزندمردگی. || مرگ. هلاک. || ( مص ) مصیبت زده شدن بمردن فرزند. بی فرزند شدن مادر. || گم کردن دوست. ( تاج المصادر بیهقی ).
ثکل. [ ث ُ ک ُ / ث َ ک َ ] ( ع مص ) بی فرزند شدن مادر. || گم شدن دوست کسی را. || مردن.