توافق. [ ت َ ف ُ ] ( ع مص ) تواطؤ. اتفاق. ( زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). هم پشت شدن. ( دهار ). با هم یکجاشدن و موافق بودن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). با هم یکی شدن و هم پشتی کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).تقارب و تظاهر. ( از اقرب الموارد ). سازواری. هم پشتی. یگانگی در رای. سازگاری. التیام. سازش. مقابل تخالف. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). اتفاق و سازش. ( ناظم الاطباء ). || ( اصطلاح حساب ) هم وفق بودن دو ویا چندین عدد. ( ناظم الاطباء ). حالت دو عدد که هر دوبر یکدیگر قابل قسمت نباشند اما بر عدد سومی قابل قسمت باشند چون عدد هشت و بیست. ( از تعریفات جرجانی ).
فرهنگ معین
(تَ فُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - با هم متفق شدن . ۲ - موافقت کردن با یکدیگر.
فرهنگ عمید
۱. با هم متفق شدن، با یکدیگر موافق و متحد شدن. ۲. موافقت و سازگاری کردن.
فرهنگ فارسی
باهم متفق شدن، موافقت وسازگاری کردن ۱- ( مصدر ) با هم متفق شدنمتحد شدن با یکدیگر . ۲ - موافقت کردن با یکدیگر سازگاری کردن . ۳ - ( اسم ) موافقت سازگاری سازش . جمع : توافقات . یا علم توافق . دانش هماهنگی .
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] وحدت نظر دو یا چند نفر بر امری و همچنین هم وِفق بودن دو یا چند عدد با یکدیگر را توافق گویند و از توافق به معنای نخست در ابواب عقود سخن رفته است و توافق به معنای دوم از اصطلاحات علم حساب میباشد که از آن به مناسبت در باب ارث یاد شده است. توافق بر امری یا ابتدایی است، یا به صورت عقدی انشاء میگردد و یا به صورت شرط ضمن عقد تحقق مییابد. ← توافق ابتدایی توافق در اعداد عبارت است از اینکه دو عدد غیر قابل قسمت بر یکدیگر بر عددِ سومی قابل قسمت باشند، مانند عدد هشت و بیست. منبع فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۶۵۱. ...
ویکی واژه
intesa compromesso با هم متفق شدن. موافقت کردن با یکدیگر.