تنو

لغت نامه دهخدا

تنو. [ ت َ ] ( اِ ) قوت و توانایی را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). همان توان مذکور. ( شرفنامه منیری ). ظاهراً از ترکیب تنومند این معنی ساخته شده. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به تنومند شود.

فرهنگ معین

(تَ نُ ) (اِ. ) نیرو، توانایی .

فرهنگ عمید

قوه، توانایی.

فرهنگ فارسی

قوت و توانایی را گویند همان توان مذکور .

دانشنامه عمومی

تنو ( به ایتالیایی: Tenno ) یک کومونه در ایتالیا است که در ترنتینو واقع شده است.
تنو ۲۸٫۳ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۸۲۳ نفر جمعیت دارد و ۴۲۸ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
تنو (شیلی). تنو ( به اسپانیایی: Teno ) یک شهرستان در شیلی است که در استان کوریکو واقع شده است. تنو ۶۱۸٫۴ کیلومتر مربع مساحت و ۲۷٬۵۳۲ نفر جمعیت دارد و ۲۵۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

ویکی واژه

نیرو، توانایی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم