بوار

لغت نامه دهخدا

بوار. [ ب َ ] ( ع مص ) کاسد شدن بازار یا متاع. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ).
- بَوارالاَیَّم ؛ کساد زن بیوه که چندی در خانه بی شوهر بماند. یقال نعوذ باﷲ من بوارالایم... ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).
|| هلاک شدن. ( ترجمان القرآن ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). هلاکی. ( منتهی الارب ) ( غیاث ) : حالی ذات او از... مخافت بوار مسلم گردد. ( کلیله و دمنه ).
- دارالبوار ؛ جهنم. ( از اقرب الموارد ).
|| ( اِ مص ) خرابی. ( غیاث ). زمین خراب و نامزروع. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(بَ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - نیست شدن ، هلاک گشتن . ۲ - نیستی ، کساد.

فرهنگ عمید

هلاک، نیستی.

فرهنگ فارسی

هلاک شدن، نیست شدن ، نیستی، کساد
۱ - ( مصدر ) نیست شدن هلاک گشتن . ۲ - ( اسم ) نیستی . ۳ - ویرانی . ۴ - ( اسم ) زمین خراب زمین نامزروع . یا خاک بوار. ۱ - خاک هلاک . ۲ - خاک یکی ار عناصر اربعه .

دانشنامه عمومی

بوار ( به لاتین: Bouar ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آفریقای مرکزی است که در نانا - مامبره واقع شده است. بوار ۳۹٬۲۰۵ نفر جمعیت دارد و ۱٬۰۴۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

ویکی واژه

نیست شدن، هلاک گشتن.
نیستی، کساد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال چوب فال چوب فال ارمنی فال ارمنی