بمحض

لغت نامه دهخدا

بمحض. [ ب ِ م َ ض ِ ]( حرف اضافه مرکب ) ( از: «ب »+ محض ) بمجرد. در همان آن. در همان وقت. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به محض شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بمجرد در همان آن در همان وقت. توضیح لازم الاضافه است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت استخاره کن استخاره کن فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال فنجان فال فنجان