خشنو

لغت نامه دهخدا

خشنو. [ خ ُ ] ( ص ) مخفف خشنود است که راضی و خوشحال باشد. ( برهان قاطع ) ( لغت محلی شوشتر ) :
شدم من باندر زمن بگروید
ز من پاک بدرود و خشنو شوید.اسدی.قومی ز فراق او بهایاهای
جمعی بوصال او بهایاهو
آنان بگمان هجر او غمگین
وینان بخیال وصل او خشنو.( از انجمن آرای ناصری ).
خشنو. [ خ َ ] ( ص ) خُشنو. رجوع به خشنود شود.

فرهنگ معین

(خُ ) (ص . ) خشنود.

فرهنگ عمید

= خشنود

ویکی واژه

خشنود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال پی ام سی فال پی ام سی فال انگلیسی فال انگلیسی