دوبین. [ دُ ] ( نف مرکب ) دوبیننده. کاژ. کژ. کلیک. کژچشم. چپ. احدر. کلک. احول. لوچ.که چشم وی یک چیز را دو بیند. کلاژه. کج بین. لوش. آنکه یک چیز را دو بیند. ( یادداشت مؤلف ) : احول از چشم دوبین در طمع خام افتاد.حافظ.|| دورو. منافق. || ثنوی. کسی که به وجود دو آفریدگار معتقد باشد یکی آفریدگار خیر و روشنائی و دیگری آفریدگار شر و ظلمت ، چون زرتشتیان که به وجود اهورامزدا و اهریمن اعتقاد دارند. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ معین
(دُ ) (ص فا. ) لوچ ، کسی که اشیاء را دوتا می بیند.
فرهنگ عمید
کسی که یک چیز را دوتا ببیند، چپ چشم، چشم گشته، لوچ، احول، گاج، گاژ، کاچ، کوچ.
فرهنگ فارسی
دوتاببیند، چپ چشم، چشم گشته، لوچ ( صفت ) ۱ - آنکه یک چیز را دو تا بیند احول . ۲ - دو رو منافق .
دانشنامه عمومی
دوبین ( به لهستانی: Dubin ) یک روستا در لهستان است که در گمینا یوتروشن واقع شده است. دوبین ۷۱۰ نفر جمعیت دارد.