پرپر. [ پ َ پ ُ ] ( اِ ) فرفور. تیهو. ( شعوری بنقل از المجمع ). پرپر. [ پ ِ پ ِ ] ( اِ صوت ) پِر و پِر.در تداول کودکان ، آواز پریدن گنجشک و جز آن. آواز پرش مرغ. آواز پرزدن مرغان. رجوع به پِر و پِر شود. - پرپر کردن ؛ برآمدن آواز پرش مرغ ( در تداول اطفال ). پرپر. [ پ ُ پ َ ] ( ص مرکب ) ( گل... ) مضاعف ( در گل ). صدبرگ. پربرگ. عبهر پرپر؛ عبهر مضاعف. || پوشیده از پر : زمین کوه تا کوه پرپر بود ز فرش همه دشت پرفر بود.فردوسی.
فرهنگ معین
(پُ. پَ ) (اِمر. ) ۱ - پوشیده از پر. ۲ - هر گیاهی که گلش بر اثر تربیت و توجه بیش از حد معمول گلبرگ داشته باشد. (پَ پَ ) (اِمر. ) ۱ - صدا یا حالت پر زدن پرنده . ۲ - (عا. ) کنایه از: جان دادن و مردن .
فرهنگ عمید
گل پربرگ، گلی که گلبرگ بسیار داشته باشد. صدای پر زدن پرنده. * پرپر زدن: ۱. (مصدر لازم ) بال وپر زدن پرنده. ۲. [مجاز] جان دادن و مردن. * پرپر کردن: (مصدر متعدی ) از هم کندن و ریزریز کردن برگ های گل.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- پوشیده از پر . ۲- هر گیاهی که گلش بر اثر تربیت و توجه بیش از حد معمول گلبرگ داشته باشد گلی که جامش از حد طبیعی بیشتر گلبرگ دارد . پرپر زدن پر و بال زدن
ویکی واژه
پوشیده از پر. هر گیاهی که گلش بر اثر تربیت و توجه بیش از حد معمول گلبرگ داشته باشد. صدا یا حالت پر زدن پرنده. کنایه از: جان دادن و مردن.