شادیانه

لغت نامه دهخدا

شادیانه.[ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) ساز و دهل که به شادی فتح یاعروسی زنند. ( قید ) بشادی ، از روی شادی :
موشکان طبل شادیانه زدند.عبید زاکانی.شادیانه فتح به نام تیمورشاه به نوازش درآوردند. ( تاریخ گلستانه ). در ورود به قلعه ،شادیانه فتح نواختند. ( تاریخ گلستانه ). || مژدگانی. ( آنندراج ). آنچه به فقرا و زیردستان برای عروسی یا خریدن خانه و هر چیز نو دهند. نوداران. داستاران. شیرینی. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(نِ یا نَ ) ۱ - (اِمر. ) آن چه از روی شادی باشد. ۲ - (ص . ) شاد. ۳ - (اِ. ) عیش ، طرب .

فرهنگ عمید

۱. از روی شادی و خوشحالی.
۲. (قید ) توٲم با شادی.
۳. (اسم ) جشنی که از روی شادی و نشاط می گیرند.
۴. (اسم ) ساز و دهلی که در جشن و شادمانی می نوازند.
۵. (اسم ) مژدگانی.

فرهنگ فارسی

ازروی شادی وخوشحالی، سازودهل درجشن، مژگانی
۱ - آن چه که از شادی باشد : نقاره شادیانه . ۲ - (صفت ) شاد شادمان ۳ - ( اسم ) عیش طرب .
ساز و دهل که بشادی فتح یا عروسی زنند

فرهنگ اسم ها

اسم: شادیانه (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: šādiyāne) (فارسی: شاديانه) (انگلیسی: shadiyane)
معنی: از روی شادی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آور

ویکی واژه

آن چه از روی شادی باشد.
شاد.
عیش، طرب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال آرزو فال آرزو فال انبیا فال انبیا فال پی ام سی فال پی ام سی