لغت نامه دهخدا
- امثال :
دروغگو تا در خانه اش ، یا دروغگو را تا به خانه رسانند ؛ چون دروغگو فراموشکار است و ممکن است راه خانه خود را فراموش کند. ( از مجموعه مختصر امثال چ هند ) ( از فرهنگ عوام ).
دروغگو خانه اش سوخت ( یا آتش گرفت ) کسی باور نکرد. نظیر؛ من عرف بالکذب لم یسمع صدقه. ( امثال وحکم ).
دروغگو خود خود را رسوا می کند. ( امثال و حکم ).
دروغگو دشمن خداست . ( امثال و حکم ).
دروغگو زود مچش گیر می آید. ( امثال و حکم ).
دروغگو کم حافظه است . ( امثال و حکم ). و رجوع به دروغگوی شود.