خارج شدن

لغت نامه دهخدا

خارج شدن. [ رِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بیرون رفتن. بیرون آمدن. برون آمدن.

فرهنگ معین

( ~. شُ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - بیرون شدن ، بیرون رفتن (از خانه ، شهر و غیره . ) ۲ - ترک کردن (اداره ، موسسه و غیره ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بیرون شدن بیرن رفتن ( از خانه شهر و غیره ) . ۲ - ترک کردن ( اداره موسسه و غیره ) .

ویکی واژه

uscire
بیرون شدن، بیرون رفتن (از خانه، شهر و غیره.)
ترک کردن (اداره، موسسه و غیره)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم