کراد

لغت نامه دهخدا

کراد. [ ک ُ ] ( اِ ) جامه کهنه پاره پاره. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کزاد. ( از آنندراج ). رجوع به کزاد شود.
کراد. [ ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ کِردیدة.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کردیدة شود.

فرهنگ معین

(کُ ) (اِ. ) جامة کهنه و پاره . کُراده و کُراره نیز گویند.

فرهنگ عمید

جامۀ کهنه و پاره.

فرهنگ فارسی

دیروز باشد. روز گذشته

ویکی واژه

جامة کهنه و پاره. کُراده و کُراره نیز گویند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم